1. در صورتی که برای اولین بار از این سایت بازدید میکنید, لازم است تا راهنمای سایت را مطالعه فرمایید. در صورتی که هنوز عضو نشده اید برای ارسال مطالب , دانلود فایل ها و ...عضو شده و در سایت ثبت نام کنید.با کلیک بر روی ثبت نام در مدت کوتاهی عضو سایت شده و از مطالب و امکانات سایت بهره مند شوید.
  2. هر گونه بحث سیاسی و خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران ممنوع می باشد و به شدت برخورد می شود.
  3. در صورت شکایت از مدیران و ناظران انجمن با کاربر farbod در ارتباط باشید.

**غمکده**

شروع موضوع توسط آوینا ‏8/7/16 در انجمن جمله و مطالب عاشقانه

  1. آوینا

    آوینا کاربر تازه وارد

    تاریخ عضویت:
    ‏17/5/16
    ارسال ها:
    716
    تشکر شده:
    1,598
    امتیاز دستاورد:
    93
    جنسیت:
    زن
    دلمــو یه روز شکستـــی مثل سنگ زدن به شیشه

    رفتی و با رفتـن تــو دل دیگـه آروم نمیــشه
    تازه داشت تو باغچـه دل عشق تو شکوفه می کرد

    رفتـی از روی بیـرحمی کندی اون گـل و با ریشه
    دلم از وقتی که رفتی بخـدا خیــلی غـــــریبه

    غـریب تر از یک غریبه ،با اینکه تو شهر خویشه
    تـو از اون روزی که رفتـی هرگلی برام یه خاره

    هر شــرابی که بنوشـم برام بی تو مثـــل نیشه
    یه روزی میشنوی آخــر که دلـــم بدون تو مُـرد

    مثــل فرهـاد توی کوهـا ، مثـل مجون توی بیشه
    یه دیوونه مثل من بـاز ،میاد با تو دل می بنده

    سر نوشت اون بیچـــاره من می دونم که چی میشه
    میری و تنهاش میــذاری با تمـام خاطـــراتــش

    می میــره تنها یه گوشـه ، یکی باز مثل همیشه
     
    ..:ᐯᗩᘐᘮᙓ:..، _.Fateme._، katrina و 4 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  2. آوینا

    آوینا کاربر تازه وارد

    تاریخ عضویت:
    ‏17/5/16
    ارسال ها:
    716
    تشکر شده:
    1,598
    امتیاز دستاورد:
    93
    جنسیت:
    زن
    ببین در سطر سطر صفحه ی فالی که می بینم


    تــو هـــم پایان تلخـــی داری ای آغــــاز شیرینـم


    ببین در فال "حافظ" خواجه با اندوه می گوید:


    کـــه مـن هـم انتهـــای راه را تاریک می بینم


    تو حالا هرچه می خواهی بگو حتی خرافاتی


    برای من کـــه تآثیری ندارد ، هر چــه ام اینـم


    چنان دشوار می دانم شب کوچ نگاهت را


    کـــه از آغـــاز ، پایان ِ تــو را در حال تمرینم


    نه! تـو آئینه ای در دست مردان توانگر باش


    که من درویشی از دنیای کشکول و تبرزینم


    در آن سو سودِ سرشار و در این سو حافظ و سعدی


    تــــو و سودای شیرینت ، من و یاران دیرینــــم


    بــرو بگـذار شاعــــر را بــــه حــال خویشتن مـاند


    چه فرقی می کند بعد از تو شادم یا که غمگینم


    پس از تو حرفهایت را بگوش سنگ خواهم گفت


    تو خواهی بعد از این دیوانه خوانی یا خبر چینم
     
    ..:ᐯᗩᘐᘮᙓ:..، _.Fateme._، katrina و 3 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  3. آوینا

    آوینا کاربر تازه وارد

    تاریخ عضویت:
    ‏17/5/16
    ارسال ها:
    716
    تشکر شده:
    1,598
    امتیاز دستاورد:
    93
    جنسیت:
    زن
    ای دل غمزده در سینه ی غمناک سلام

    کعبه ی عشق توئی پاک تر از پاک سلام

    مرهمی نیست کزآن درد تو آرام شود

    ای به زخم همگان مرهم و تریاک سلام

    بی سب نیست که دل نام نهادند ترا

    هر چه فهم است توئی خانه ادراک سلام

    هستی عالم امکان همه از خاک و گلند

    همه ی عالم هستی زتو ای خاک سلام

    خانه ای در قفس سینه ترا ساخته اند

    بنگر این خانه که باغیست پر از تاک سلام

    می از آن نوش مرا غصه فراموش کنم

    غصه می آورد این می می غمناک سلام
     
    ..:ᐯᗩᘐᘮᙓ:..، _.Fateme._ و katrina از این ارسال تشکر کرده اند.
  4. آوینا

    آوینا کاربر تازه وارد

    تاریخ عضویت:
    ‏17/5/16
    ارسال ها:
    716
    تشکر شده:
    1,598
    امتیاز دستاورد:
    93
    جنسیت:
    زن
    از تو دلگیرم نمیدانم که میدانی هنوز؟

    یا که از شرمندگی از دیده پنهانی هنوز؟


    هر چه آمد بر سرم از مهربانیهای توست


    چون که از مهر و وفا چیزی نمیدانی هنوز


    خون دل در چشم غمناکم تماشا کردنیست


    تا چه دیدی در تماشاخانه گریانی هنوز؟


    خوب میدانم که میدانی نمی بخشم ترا


    اشگ اگر آورده باشی یا که نالانی هنوز


    دست در دستم نهادی تا که آبادم کنی


    ای بسا ویران تو بودی چونکه ویرانی هنوز


    عقده های کهنه در پستوی دل نم کرده اند


    تو همان مشتی نمک بر زخم سوزانی هنوز


    سر به زیر افکنده ای چیزی نمیگوئی چرا؟


    گوئیا از آنچه کردی خود پشیمانی هنوز


    دیده ی گریان تو دل ر ا هراسان میکند


    تا چه خواهد شد سرانجامم پریشانی هنوز


    از خدا دم میزنی اما نمیدانی که من


    ای دریغا تازه فهمیدم که شیطانی هنوز
     
    ..:ᐯᗩᘐᘮᙓ:..، _.Fateme._ و katrina از این ارسال تشکر کرده اند.
  5. آوینا

    آوینا کاربر تازه وارد

    تاریخ عضویت:
    ‏17/5/16
    ارسال ها:
    716
    تشکر شده:
    1,598
    امتیاز دستاورد:
    93
    جنسیت:
    زن
    جانا کجا رفتی کجا ؟ ٬ با دل چه ها کردی چه ها ؟

    آوخ دل دیوانه ر ا ٬ با غم شکستی بی وفا


    صد مرحبا صد آفرین ٬ بر مهر تو ای نازنین


    وقتی که افتادم زمین ٬ دست مرا کردی رها


    گوئی نمیخواهی دگر ٬ تا با تو باشم همسفر


    آنکس که افتاد از نظر ٬ دارد سر پر ماجرا


    دل چون زغم آمد به جان٬از کف برون شد ناگهان


    کاری به جزء آه و فغان ٬ ناید کنون از دست ما


    از هر چه خواهی کن حذر٬چیزی که میخواهی ببر


    اما کمی آهسته تر ٬ تا نشکنی بشکسته را


    من شیشه ی بشکسته ام ٬کز زندگانی خسته ام


    با غصه عهدی بسته ام ٬ کز او نخواهم شد جدا


    افتاده زیر پای تو ٬ جان میدهد شیدای تو


    بازنده در سودای تو ٬ دیگر نمی خواهد ترا


    وقتی که در دنیا کسی ٬ جان میدهد از بی کسی


    خواهی به فریادش رسی٬ بر او طلب مرگ از خدا
     
    ..:ᐯᗩᘐᘮᙓ:..، _.Fateme._ و katrina از این ارسال تشکر کرده اند.
  6. آوینا

    آوینا کاربر تازه وارد

    تاریخ عضویت:
    ‏17/5/16
    ارسال ها:
    716
    تشکر شده:
    1,598
    امتیاز دستاورد:
    93
    جنسیت:
    زن
    با تو در کوچه باران..

    قصه هایی عاشقانه می گفتم..
    در حیات سیاه چشمانت..

    چون عروس ستاره می خوندم..
    بی خبر بودم که نگاهت..
    که سراب صبور خواهش بود..
    آفتاب غروب دستانت..
    خالی از گرمی نوازش بود..
    گریه کردم ندانستم..
    گرییهایم زنفرت و غم بود..
    آن زمانها,نیازهای من برتر,آه..
    چون گلی بر گلدان بود..
     
    ..:ᐯᗩᘐᘮᙓ:.. و _.Fateme._ از این پست تشکر کرده اند.
  7. آوینا

    آوینا کاربر تازه وارد

    تاریخ عضویت:
    ‏17/5/16
    ارسال ها:
    716
    تشکر شده:
    1,598
    امتیاز دستاورد:
    93
    جنسیت:
    زن
    [​IMG]



    چشم وا کردم و دیدم خبر از رویا نیست

    هیچ کس این همه اندازه ی من تنها نیست



    بی تو این خانه چه سلول بزرگی شده است

    که دگر روشنی از پنجره اش پیدا نیست



    مرگ؛ آن قسمت دوری که به ما نزدیک است

    عشق؛ این فرصت نزدیک که دور از ما نیست



    چشم در چشم من انداخته ای می دانی

    چهره ای مثل تو در آینه ها زیبا نیست



    هیچ دیوانه ای آن قدر که من هستم نیست

    چون که اینگونه شبیه تو کسی شیدا نیست



    مردم سر به هوا را چه به روشن بینی!؟

    ماه را روی زمین دیده ام آن بالا نیست



    مهدی فرجی
     
  8. آوینا

    آوینا کاربر تازه وارد

    تاریخ عضویت:
    ‏17/5/16
    ارسال ها:
    716
    تشکر شده:
    1,598
    امتیاز دستاورد:
    93
    جنسیت:
    زن
    [​IMG]



    گویا که جهان بعد تو زیبا شدنی نیست

    حتی گره اخم خدا واشدنی نیست



    از حاصلضرب من و تو عشق بپا شد

    از خاطره ام عشق تو منها شدنی نیست



    من با تو، همیشه همه جا ما شدنی بود

    من با تو شدن، ایندفعه گویا , شدنی نیست



    آغوش من و عشق تو و لحظه ی دیدار

    رویای قشنگیست و اما شدنی نیست



    از دوری هم، هر دو چه بیمار و خرابیم

    اندازه ی این عشق که معنا شدنی نیست



    پایان کلامم، من و تو، آخر این شعر،

    با وصله و اصرار و دعا... ماشدنی نیست



    محمدعلی بهمنی