در صورتی که برای اولین بار از این سایت بازدید میکنید, لازم است تا راهنمای سایت را مطالعه فرمایید. در صورتی که هنوز عضو نشده اید برای ارسال مطالب , دانلود فایل ها و ...عضو شده و در سایت ثبت نام کنید.با کلیک بر روی ثبت نام در مدت کوتاهی عضو سایت شده و از مطالب و امکانات سایت بهره مند شوید.
هر گونه بحث سیاسی و خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران ممنوع می باشد و به شدت برخورد می شود.
در صورت شکایت از مدیران و ناظران انجمن با کاربر farbod در ارتباط باشید.
ای آقا نریمان شده تا حالا دلت بگیره از همه از زمین وزمان ...........شده یه کاری کرد ه باشی که پشیمون باشی........یه نفر و عاشق کنی بعد ولش کنی.............من الان شدم همون ادم بدیه قصه یه نفرو به خودم وابسته کردم....ولی دیگه توان ندارم که ادامه بدم ...دیگه بریدم..........احساس میکنم کارم از اول اشتباه بوده
میدونید یلدا خانم درسته منم در شرایط شما بودم ولی از کردم پشیمون نشدم چرا چون منم آدمم .....خودمو بخشیدم ...دلم گرفت ولی ...دلم گرفت اون زمانی که فهمیدم دنبال کسی می دویدم که عاشقم نبود ومن عشق تصورش کردم دلم گرفت زمانی که فهمیدم من دنبال کسی میدویدم ویکی دنبال من .........ودیر متوجه شدم عشق یعنی چه ............دیر ...........خعلی دیر ........زمانی که بیماری عود کرده ............
حدس میزنم منظورتونو بگیرم...............خیلی سخته مجبور باشی به کسی که دوسش داری اونم دوست داره بگی دیگه اینجا اخر خطه ........فقط برا مشکلی که هست.........بیماری که هست..............ناتوانی که هست...........اگه الان بگی خدافظ خیلی بهتر تا چند سال دیگه.............ولی خدایی خیلی سخته خیلی ......هیچ وقت اجبار رو نه برا خودم دوست داشتم نه برا کسی ولی الان مجبورم .بخدا مجبورم
شما میگی اخر زندگی من میگم کسی که دیگه از زندگی خسته شده بریده.........دیگه توان نداره.........................چرا باید یه نفر دیگه هم وارد بد بختیای خودش بکنه .............چرا باید زندگی یکی دیگه رو با زندگی خودمون نابود کنیم
چرا نزاریم اونا زندگی کنن..............اونا هم حق دارن.....................پس اگه الان بگم خدافظ خیلی بهتره تا دو روز دیگه ..................اگه الان بگم بهتره تا 1 ساعت دیگه
بر روی پست پروفایل kaveh78 نظر می دهد.