1. در صورتی که برای اولین بار از این سایت بازدید میکنید, لازم است تا راهنمای سایت را مطالعه فرمایید. در صورتی که هنوز عضو نشده اید برای ارسال مطالب , دانلود فایل ها و ...عضو شده و در سایت ثبت نام کنید.با کلیک بر روی ثبت نام در مدت کوتاهی عضو سایت شده و از مطالب و امکانات سایت بهره مند شوید.
  2. هر گونه بحث سیاسی و خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران ممنوع می باشد و به شدت برخورد می شود.
  3. در صورت شکایت از مدیران و ناظران انجمن با کاربر farbod در ارتباط باشید.

" حرفای خودمونی :) "

شروع موضوع توسط _.Fateme._ ‏25/3/16 در انجمن ادبیات

  1. _.Fateme._

    _.Fateme._ مدیر بخش عضو کادر مدیریت

    تاریخ عضویت:
    ‏24/3/16
    ارسال ها:
    12,243
    تشکر شده:
    43,223
    امتیاز دستاورد:
    113

    از غربت‌ام آنقدر بگویم که پس‌ از تو
    حتّی ننشسته ‌ست غباری به مزارم.....: )❤
     
    سايه های بیداری از این پست تشکر کرده است.
  2. _.Fateme._

    _.Fateme._ مدیر بخش عضو کادر مدیریت

    تاریخ عضویت:
    ‏24/3/16
    ارسال ها:
    12,243
    تشکر شده:
    43,223
    امتیاز دستاورد:
    113
    من باید بعد از مدت ها بی خبری دیشب خوابتو ببینم و صبح باهمون حس آشنای قدیمیم بیدار بشم...❤
    و بعد دقیقا همین امروز بعد از مدت ها صداتو اتفاقی پشت تلفن بشنوم.......،
    میخوام اعتراف کنم واسه تجربه این حس خیلی خوش حالم، و عمیقا دوسش دارم........ چیزی شبیه حس شاداب ب دیاکو...... حالا حس میکنم بیشتر از همیشه میفهممش.... : )!
     
    خرید فالوور اینستاگرام از این پست تشکر کرده است.
  3. tajasom

    tajasom کاربر تازه وارد

    تاریخ عضویت:
    ‏26/12/21
    ارسال ها:
    1
    تشکر شده:
    1
    امتیاز دستاورد:
    3
    وب سایت:
    مهربان و ملایم باش،

    اجازه نده دنیا تو را زمخت و خشن نماید…

    به درد و رنج اجازه نده تو را بیزار نماید…

    به تلخی ها اجازه نده، شیرینی زندگیت را، از تو بربایند
     
    _.Fateme._ از این پست تشکر کرده است.
  4. zahra.del

    zahra.del کاربر متخصص

    تاریخ عضویت:
    ‏5/8/15
    ارسال ها:
    7,452
    تشکر شده:
    19,489
    امتیاز دستاورد:
    113
    محل سکونت:
    ✔ ـᓆـطعهـ ∵88∵ ،رבيـ؋ ∵149∵ ،شمارهـ ∵9∵ ✔
    از غربت‌ام آنقدر بگویم که پس‌ از تو
    حتّی ننشسته ‌ست غباری به مزارم...
     
    mahya...، nafas.5624 و _.Fateme._ از این ارسال تشکر کرده اند.
  5. radnima2021

    radnima2021 کاربر تازه وارد

    تاریخ عضویت:
    ‏24/5/21
    ارسال ها:
    18
    تشکر شده:
    5
    امتیاز دستاورد:
    3
    وب سایت:
    دیدمت
    چ زیبا بودی
    چ زیبا میخندیدی
    بیدار شدم
    با چهره ی دیگری روبرو شدم...:cry:
     
    _.Fateme._ از این پست تشکر کرده است.
  6. pwallplast

    pwallplast کاربر تازه وارد

    تاریخ عضویت:
    ‏12/3/22
    ارسال ها:
    3
    تشکر شده:
    3
    امتیاز دستاورد:
    1
    جنسیت:
    مرد
    شغل:
    ازاد
    محل سکونت:
    تهران
    وب سایت:
    تو چنین خوب چرایی
     
    سپیده 2 و _.Fateme._ از این پست تشکر کرده اند.
  7. _.Fateme._

    _.Fateme._ مدیر بخش عضو کادر مدیریت

    تاریخ عضویت:
    ‏24/3/16
    ارسال ها:
    12,243
    تشکر شده:
    43,223
    امتیاز دستاورد:
    113
    جمعه شب .... اولین ساعتای ۲۷ فروردین هزارُ چهارصدُ یک...... شب تولدم..!
    اومدم بنویسم ک حالم خوب نیس...... چرا اینجا....؟! چون تنها جایی ک واسم مونده بود و به فکرم رسید اینجا بود......... آدم های زندگیم....؟! آدم های زندگیم یا واسشون مهم نیست، یا سرشون شلوغه ، یا خودشون باعث این حالن، و یا از زندگیم رفتن....... : )!
    امشب عجیب برام غریبه... غریب، غریب، غریب...... تنها و غریب..... دلتنگ و غریب.... یادمه هیچ سالی روزای تولدم حس خوبی نداشتم اما امسال، امسال انگار حتی غریبتر از هرسال دیگ ایه...: )!
    زهرا واسم نوشته اسمت ک میاد یاد یاس بنفش میوفتم..... میخوام بگم من امسال حتی از عطر یاس بنفش محبوبم هم محروم بودم....... مسخره اس؟ میدونم.... ی بوعه دیگ، نفهمی مگ چی میشه..... شاید ب ظاهر بی اهمیت..... اما عطر یاس واسه من همیشه نماد آرامش بود، نماد شروع دوباره، نماد زندگیم.... عطر یاس برای من خود من بود و امسال حتی خودم رو هم نداشتم..... : )!
    و آبی...... کیه ک ندونه فاطمه همیشه آبی بود و آبی رو دوس داشت و میخواست تا ابد آبی بمونه....؟! اما حالا...... آبی نیستم.... خیلی وقته آبی نیستم..... دوساله ک آبی نیستم..... : )!
    آبی ک هیچ... حتی رنگی هم نیستم.... !
    از فاطمه ای ک همه میشناختن یدونه عشق ب ویالن سل اش مونده فقط.... ک اونم فهمیدم باید آرزوی داشتن و نواختنشو فراموش کنم و تنها ب صدای شنیدنش اکتفا کنم.....دقیقا همین صدایی ک الان تو گوشمه....❤!
    دیگ هیچی از اون فاطمه نمونده.... ن دیوونگیش، ن فیروزه ایش..... ن عطر یاسش.... ن برق چشماش، ن لبخندنش......و ن حتی ماه ش....!
    امسال، امسال ب کی تولدمو تبریک بگم....؟! ب این آدمی ک نمیشناسم....؟! : )!
    ۲۷ فروردین، تولد کیه....؟! تولد کی.....؟!
    .
    .


    .
    ‌.
    سرم ب شدت درد میکرد از قبل.....
    اشکایی ک همراهمن و نمیدونم امشب کی قراره تنهام بذارن....
    و لذا، خدا ب داد فردای من برسه........: )!
    .
    .
    نوشتن بیش از این صلاح نیس و از اینجا ب بعد رو باید تنهاتر گذروند.... حتی بدون قلم....!
    .
    .
    " فاطمه "

    ( غریبه ای غریب..... )


     
    Goll Pesar، تخنای تخنا و mahya... از این ارسال تشکر کرده اند.
  8. _.Fateme._

    _.Fateme._ مدیر بخش عضو کادر مدیریت

    تاریخ عضویت:
    ‏24/3/16
    ارسال ها:
    12,243
    تشکر شده:
    43,223
    امتیاز دستاورد:
    113
    بذار اینجوری شروع کنم.......
    حتی هنوزم باورم نمیشه رفت........
    حتی الانی ک بعد چهلم بالاخره بغضم شکست............
    هنوزم فک میکنم هست... رو همون صندلی میشینه..... گاهی بهم میخنده...... گاهی اخم میکنه....... ی وقتایی وقتی دارم برمیگردم خونه منتظرم تو راه ببینمش.... داره آروم میره.... پا تند کنم برسم بهش.... سلام کنم... با خنده جوابمو بده.... باهم بریم خونه.........
    هنوزم ازم میخواد واسش پیتزا درست کنم.........
    هنوزم هست ولی من نمیبینمش......
    ولی نیس..... عاخه هنوزم لحظه های آخر یادمه........ نگاه خیره ب سقف یادمه...... حتی آخرین نفسش یادمه........
    .
    .

    .
    بذار اینجوری تموم کنم.....
    هنوزم باورم نمیشه .......
    عاخه دلم تنگه............ !!
    .

    .
    .
    " فاطمه "

    (اینبار دلتنگ......! )
     
    سپیده 2 و Goll Pesar از این پست تشکر کرده اند.
  9. سپیده 2

    سپیده 2 کاربر تازه وارد

    تاریخ عضویت:
    ‏17/8/21
    ارسال ها:
    300
    تشکر شده:
    24
    امتیاز دستاورد:
    18
    جنسیت:
    زن
    شغل:
    ریمو تاتو.فشیال
    محل سکونت:
    رشت
    وب سایت:
    خــــــــــــدای من!نه اونقدر پاکم که کمکــــم کنی و نه اونقدر بدم که رهـــام کنی..میــــــــون این دو گمم!

    هم خــــودمو و هم تــــــو رو آزار میدم..هــــــرگز دوست ندارم اونی باشم که تو رهـــــــام کنی ..
     
    _.Fateme._ از این پست تشکر کرده است.
  10. mobindalir

    mobindalir کاربر تازه وارد

    تاریخ عضویت:
    ‏25/10/22
    ارسال ها:
    1
    تشکر شده:
    1
    امتیاز دستاورد:
    3
    شغل:
    دانشجو
    محل سکونت:
    تهران
    وب سایت:
    عالی بود عالی
     
    _.Fateme._ از این پست تشکر کرده است.
  11. سپیده 2

    سپیده 2 کاربر تازه وارد

    تاریخ عضویت:
    ‏17/8/21
    ارسال ها:
    300
    تشکر شده:
    24
    امتیاز دستاورد:
    18
    جنسیت:
    زن
    شغل:
    ریمو تاتو.فشیال
    محل سکونت:
    رشت
    وب سایت:
    گاهی گمان نمیکنی ولیمیشود

    گاهی نمیشود کهنمیشود

    گاهی هزار دوره دعا بی اجابتاست

    گاهی نگفته قرعه به نام تومیشود

    گاهی گدای گدای گدایی و بختنیست
     
    _.Fateme._ از این پست تشکر کرده است.
  12. _.Fateme._

    _.Fateme._ مدیر بخش عضو کادر مدیریت

    تاریخ عضویت:
    ‏24/3/16
    ارسال ها:
    12,243
    تشکر شده:
    43,223
    امتیاز دستاورد:
    113
    من از افکار این روزام بیشتر از همیشه میترسم...... : )
    اینبار ساده تر، ساکت تر، و اما جدی تر.....
    اینبار حتی دیگ ترمزی هم نمونده واسم انگار.... !
    کی میدونه ؟! شاید این آخرین خط جا مونده از منه....
    .
    ..
    ..
    .
     
    Nariman70 از این پست تشکر کرده است.
  13. _.Fateme._

    _.Fateme._ مدیر بخش عضو کادر مدیریت

    تاریخ عضویت:
    ‏24/3/16
    ارسال ها:
    12,243
    تشکر شده:
    43,223
    امتیاز دستاورد:
    113
    ولی کاش فقط ی امشب به جای خدای بقیه بودن خدای من بودی.........
    فقط ی امشب خدای منم باش....
    فقط ی امشب..... !
     
    Nariman70 از این پست تشکر کرده است.
  14. _.Fateme._

    _.Fateme._ مدیر بخش عضو کادر مدیریت

    تاریخ عضویت:
    ‏24/3/16
    ارسال ها:
    12,243
    تشکر شده:
    43,223
    امتیاز دستاورد:
    113
    دکترم هربار مجبورم میکنه ی زخم قدیمی رو بردارم بازش کنم... تا تهش.... هرچی چرک و عفونت از سال ها پیش تهش مونده بکشم بیرون.... با درد... با درد زیاد.... تا پاک بشه.... بعد مرهم بذارم.. آروم آروم.... مراقب کنم اونقدر ک خوب خوب بشه......
    اونجاهایی خوب میشه... بالاخره تموم میشه خوبه.... حالم خوبه.... حسش خوبه...
    اما امان از اون روزایی ک مجبورم ب باز کردن زخما..... اونجاها درد داره... اونجاها امونمو میبره.... اونجا هر آن حس میکنم دیگ نمیتونم........ ولی مجبورم.....مجبور ...مجبور....
    قسمت سختش اونجایی میشه ک از زخمای کوچیک شروع شد و هرچی میره جلو زخما بزرگ و عمیق تر میشن....
    حال الانم....؟!
    وایساده بالای یکی از بزرگترین و عمیق ترین زخمای روحم......
    و ترس از شروع این باز کردن و درد های تکراری.....
    و تو فکر اینک یعنی از پس اینم میتونم بر بیام....؟!
    یعنی اینم تموم میشه...؟!
    یعنی فاطمه به روزای مرهم گذاشتن روی این زخمشم میرسه......: ))؟!
    .

    .
    آخدا....❤️
    من سیاهم روم نمیشه صدات بزنم.....
    تو خودت خدایی کن ...بازم کنارم باش.... پناهم باش..... رفیقم باش....❤️
    .
    .


    " مَن "

    ( در حسرت رهایی....❤️! )
     
    mahya... و Nariman70 از این پست تشکر کرده اند.
بارگذاری...